دوباره زندگی؛ طردشدگان از انزوا!
به بهانه پخش فیلم سینمایی «طرد شدگان۱» محصول سال ۲۰۱۱ کشورآمریکا ( زبان فرانسه) بد نیست نگاه کوتاهی داشته باشیم به زندگی افرادی که در کنار ما و درهمین جامعه روزگار می گذرانند. فیلمی که در تلویزیون با عنوان “زندگی دوباره “دوبله شد و بهتر می دانم که با همین نام و حتی نام « دوباره زندگی » از آن یاد کنم.
شاید این نوشته بیش از یک معرفی و یا حتی نقد فیلم یک یادداشت به بهانه معرفی جریانی بسیار تاثیر گذار در زندگی و جامعه انسانی است که باید آن را دید و مهم شمرد. این فیلم که بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شده است و با ظرافت خاصی به رابطه یک فرد عادی و حتی می توان گفت سرگردان اجتماعی با یک معلول جسمی – حرکتی شدید می پردازد.
” فیلیپ – با بازی Francois Cluzet- از گردن به پایین فلج است. او با وجود اینکه مجبور است زندگی خود را روی صندلی چرخدار بگذارند و اندامش هیچ حسی ندارد، به طرز جالب توجهی به خوبی با وضعیت خود کنار آمده است. او آنقدر ثروتمند هست که بتواند از پس هزینه ی مراقبت های بیست و چهارساعته بربیاید و با کمک یک منشی، یک پرستار و یک مراقب زندگی نسبتاً پرباری را می گذراند. وقتی بر حسب شرایط مجبور می شود جانشینی برای مراقب قبلی اش پیدا کند، چندین داوطلب با خصوصیات معمول و لازم برای این شغل نزد او می آیند و او با آنها مصاحبه می کند، اما در میان این افراد یک شخص عجیب و غریب هم حضور دارد. این شخص جیب بر خیابان خواب و سوءاستفاده جویی به نام دریس – با بازی Omar Sy – است. او تنها به این دلیل درخواست مصاحبه ی شغلی داده تا به مأموران دولتی اثبات کند که واقعاً دنبال کار می گردد و به این ترتیب بتواند از نوعی خدمات دولتی که معادل فرانسوی بیمه ی بیکاری هستند، بهره مند شود. فیلیپ تحت تأثیر روش غیرعادی دریس در طی مصاحبه قرار می گیرد و او را استخدام می کند. خیلی زود، بعد از پشت سر گذاشتن چند مورد بگومگو، میان آن ها رابطه ای عمیق به وجود می آید و پایه های رفاقتی کم نظیری بنا می شود. احترام قائل شدن دوجانبه، علاقه ی شدید به اتومبیل های سریع و تفاوت ذائقه ی موسیقی آن ها به این رابطه قوت می بخشند….”
فارغ از قصه و فضای دراماتیک موجود در آن و مشکلاتی که در مقطعی فیلیپ و دریس را از هم دور می کند. مفاهیم و کلید واژه هایی پس از نمایش فیلم در ذهن تداعی می شوند که شاید هدف نهایی نویسندگان فیلمنامه اریک تولدانو۲ و الیویه ناکاش۳ باشد. مفاهیم از جنس اجتماع همچون نوع دوستی ، احساس نیاز به یکدیگر و جلب محبت و توجه عناصری که ساختار قصه نشان می دهد حتی ثروت هم جایگزینی برای آن ها نیست. معلولیت و کنار آمدن با آن، پرستاری از یک معلول خاص توسط یک جوان بزهکار و کنار آمدن با وی شاید نقطه مشترک دو انسان باشد. مددکاری که بدون هیچ تجربه و آموزشی از سوی دریس در جریان است شاید آموزه های خوبی برای بیننده به همراه داشته باشد.
دریس به دفعات با تابوهای مرد اخموی منظم و پولدار شوخی می کند. معلولیت او را به تمسخر می گیرد تا برای خود او هم عادی شود اما در عین حال برایش انگیزه، امید و هیجان می سازد. مردی که عوارض بیماری و درمان و مراقبت او را در آستانه فروپاشی قرار داده تا آنجا به زندگی طبیعی باز می گردد که تمایل به ازدواج پیدا می کند و حتی در مرحله ای به شور دوران پیش از معلولیت باز گشته دریس را به پرواز با پاراگلایدر می برد.
شاید صحنه اپرا و تمسخر خواننده ای در لباس درخت در میان جمعیت جدی و عبوس و مقایسه دو صحنه برخورد دریس با دو راننده خاطی هنگام پارک کردن خودرو مقابل علامت محل خروج خودرو معلولان از نقاط طلایی این اثر باشد.تحول در هر دو نفر رخ می دهد.
جیب بر نقاشی می کند، مودب می شود به خانه باز می گردد و مهار شدن را می پذیرد. فیلیپ معلولیت پذیرفته شده را باور کرده ،حتی فراموش کرده و به زندگی شاد همچون انسان ها بر می گردد.
شاید مددکاری واقعی در سطح عمومی جامعه ،این روزهای دنیا تجلی و بروز خود را در لا به لای همین قصه باز یابد. چرا که این فیلم هیچگاه پرستار را یک نگهدار صرف از معلول یا یک دوست صمیمی خوب معرفی نمی کند. دریس یک انسان رئوف است که علاوه بر نگهداری از یک معلول جسمی حرکتی شدید او را به زندگی و خروج از غالب های تکراری زندگیش تشویق می کند و برای همین موضوع وقت و انرژی صرف می کند،به همراه استفاده از رخدادهای طنز،طنزهایی که شاید در زندگی کم باشند اما حضور و بروزشان مسیری را تغییر می دهند.
«طرد شده گان» از چاشنی سبک فیلم های آمریکایی بی بهره نیست ،به عنوان مثال نحوه برخورد دریس با دختر فرزندخوانده فلیپ و نیز چاشنی ترساندن همکلاسی دختر و خریدهای روزانه ای او برای خانه اشرافی فیلیپ هم یک گریز کوتاه است به آموزه های اجتماعی و هم سرگرمی قصه ای که ذات آن شاید بسیار تلخ باشد.
جامعه امروزه ما فارغ از کشورها و ملت ها در مواقعی به عکس داستان واقعی این فیلم در حرکت است. معلول را شخصی بیمار می دانیم که برایش بهتر است که بیرون از محیط شهری و در کنجی با آرامش به پایان زندگی بیاندیشد.
– او حق داشتن عشق ، فرزند و یا حتی فرزندخوانده را ندارد چراکه ازعهده مثلا استحمام خود نیز بر نمی آید.(توانبخشی مبتنی بر جامعه)
– یک جیب بر حق آمدن به خانه یک ثروتمند را ندارد چون ذات او سیاه است و اگر یک تخم مرغ شانسی بدزدد حتم داریم که خانه و شترمرغ آن را هم خواهد ربود.(بازگشت به زندگی آسیب دیدگان اجتماعی)
– مسئول ارشد نگهداری خانه هیچ وقت در شان باغ بان نیست تا فکر کنیم می توانند با هم ازدواج کنند (ازدواج سالمندان)
– حس احترام و مسئولیت پذیری مادر و فرزند به یکدیگر امری تصنعی و سنت گرایانه به نظر برسد و ….
در مجموع شما با دیدن طرد شدگان بسیاری از اصول با هم و برای هم زندگی کردن را دوباره و به شکلی عادی و هوشمندانه مرور می کنید: عشق ، دوستی ، تعهد، برابری انسانها،امید و روابط انسانی تک تک شخصیت های کم رنگ و پرنگ درقصه
هنگامی که در نوامبر سال ۲۰۱۱ «طرد شده گان» در فرانسه به نمایش درآمد، با موفقیت بی نظیری روبرو شد. فیلم نه تنها در گیشه موفق بود، بلکه نامزد نه جایزه ی سزار هم شد و یکی از جایزه ها را بهترین بازیگر مرد برای Omar Sy از آن خود کرد.
۱- The Intouchables
۲- Eric Toldeano
۳- Olivier Nakache
۴- با استفاده از معرفی فیلم در پایگاه نقد فارسی
مهربانی های شما